به گزارش ساجد خبر، به نقل از فارس از گرگان، «حقیقتا در هر کجا جوانان ورود کردند ما شاهد شکوفایی بودیم. بروز و ظهور یک دولت جوان مومن انقلابی، هم تزریق امید به جامعه است و هم یک سازندگی جدید.
اما نکتهای که باید مردم بدانند این است که نمیتوان انتظار یک تغییر صفر تا ۱۰۰ داشته باشیم. اصلاح خرابیهای رخ داده نیازمند زمان است، اما باید انتظار تغییر تدریجی را داشته باشیم، بخش عمده این گرهگشاییها حاصل از دولت است، اما بخشی به خود مردم برمیگردد.
با رویکردی سازنده و همگامی و همراهی قطعا میتوان بر مشکلات غلبه یافت. اگر زمینهسازی خوب در دولت جوان مومن انقلابی شکل بگیرد، ما شاهد تغییر و سپس حل مشکلات خواهیم بود».
این موارد جزو دلمشغولیهای سیدمحمدحسین حسینی دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان گلستان است که با نگاهی تیزبینانه، دقیق و علمی به ضرورت اهمیت مشارکت حداکثری در انتخابات، برای ایجاد تغییر و تحول جدید در کشور با روی کار آمدن یک دولت جوان، متعهد انقلابی اشاره دارد.
سیدمحمد حسین حسینی در گفتوگویی تفضیلی با خبرنگار فارس به مهمترین مطالبات قشر دانشجو از دولت جدید پرداخته است که مشروح آن تقدیم نگاه مخاطبان خبرگزاری فارس میشود، با این امید که ایدههای اثرگذار جوانان چراغ راه آینده کشور باشد.
انتخابات ۱۴۰۰ یکی از حساسترین وقایع سیاسی کشور است و سرنوشت مردم و انقلاب اسلامی به انتخاب مردم گره خورده؛ شما نقش دانشجویان را در انتخابات چطور ارزیابی میکنید؟ و چه باید کرد تا زمینه مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد.
حسینی: دانشجویان به دلیل برخورداری از ویژگی فرهیختگانی و نخبگانی در سطح جامعه دارای مرتبه خاصی هستند. همین امر نیز در خانوادهها نمود پیدا میکند و به دانشجویان به عنوان یک فرد صاحبنظر با پشتوانه عمیق نگاه میکنند.
دانشجویان در فضای انتخابات و تاثیرگذاری باید فضای گفتمانی و بیان نظرات را شکل دهند. یعنی بنشینند و صحبت کنند و تعامل گفتمانی داشته باشند. بسیاری از مشکلات ما، ناشی از عدم گفتگوی صحیح است.
بخش اعظمی از دانشجویان ما، از قشر جوان کشور هستند و نگاه کاندیدها و انتخابات نیز به همین قشر جوان است. در واقع نقش کلیدی و تعیین کننده جوانان است که در انتخابات نمود پیدا میکند. دانشجویان در فضای انتخابات و تاثیرگذاری باید فضای گفتمانی و بیان نظرات را شکل دهند. یعنی بنشینند و صحبت کنند و تعامل گفتمانی داشته باشند. بسیاری از مشکلات ما، ناشی از عدم گفتگوی صحیح است.
در بحث مشارکت حداکثری، هر دانشجو میتواند حداقل سه رای داشته باشد. یعنی خود، پدر و مادر. باید به میدان آمد، اگر جوانان به میدان بیایند زمینه تحول در کشور فراهمی میشود. اگر ما رای ندهیم؛ اگر مشارکت نداشته باشیم، نمیتوانیم معترض به اوضاع کشور باشیم، زیرا از حق قانونی خودمان برای تعیین سرنوشت کشورمان کنارهگیری کردهایم.
آیا عملکرد ناموفق دولت تدبیر و امید تاثیری در زمینه مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خواهد داشت؟
حسینی: بله، عملکرد ضعیف دولت وقت؛ در انگیزه و امید مردم اثر بسزایی داشته و دارد. نمیتوان از اقدامات مغرضانه دولت جهت به تنگ آمدن صبر و امید مردم گذشت. حداقل کاری که دولت وقت میتوانست در این بازه باقی مانده از عمر خود انجام دهد این بود که هیچ کاری نکند. کار نکردن این دولت خودش یعنی خدمت به مردم؛ چراکه هر کجا وارد عرصه شدند مردم آسیب دیدند.
مردم باید بدانند که برای تغییر و تحول باید رای دهند، ابتدا حضور پرشور و سپس انتخابی آگاهانه. مردم باید به این نتیجه برسند که فریب شعارهای پوچ عدهای را نخورند.
ناکارآمدی دستگاه دولتی وقت باعث دلسردی مردم شده است اما مردم باید بدانند که برای تغییر و تحول باید رای دهند، ابتدا حضور پرشور و سپس انتخابی آگاهانه. مردم باید به این نتیجه برسند که فریب شعارهای پوچ عدهای را نخورند. کارنامه افراد را مورد بررسی قرار دهند ببیند آیا حرفی زده است به آن عمل کرده است یا نه؟
بانیان وضع موجود نمیتوانند چاره ساز مشکلات مردم باشند و برای عبور از این مشکلات این خود مردم هستند که باید از حق قانونی خودشان که رای دادن است دفاع کنند و سرنوشتی جدید برای کشورشان رقم بزنند.
بسیج دانشجویی برای افزایش مشارکت حداکثری مردم خصوصا دانشجویان در انتخابات چه برنامههایی داشته و دارد؟
حسینی: بسیج دانشجویی استان گلستان، با ایجاد فضایی گفتمانی به میان اقشار جامعه ورود کرده است. در بحث انتخابات، هم انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم و هم شوراهای اسلامی شهر و روستا. یکی از وظایف بسیج دانشجویی؛ تدوین و تبیین مسائل مهم از ریز تا درشت است. با این کار، مردم مطالبات و خواستههای خود را به سمت حل این مسائل سوق میدهند و از این طریق افرادی را انتخاب میکنند که برنامهای برای حل مشکلات دارند نه صحبتهای هیجانی و تبلیغاتی.
ارتباط با عامه مردم و گفتگو و توجیه آنان نسبت به حق قانونی خودشان، از دیگر رسالتهایی است که دارد پیگیری میشود. براستی که برای این حق، حق رای دادن؛ ما در طول تاریخ افراد زیادی را فدا کردیم، پستی و بلندیهای زیادی را پشت سر گذاشتیم تا اینک در جمهوری اسلامی ایران توانستیم به حق رای اصولی برسیم، نه صرفا یک رای دهی نمایشی.
نشان دادن کارنامه غلط و تبیین حوادث جامعه از دیگر برنامههایی است که از این طریق ناکارآمدی شعارهای پوچ و تفکر غرب محور حاصل میشود.
از دیدگاه شما اولویتهای بر زمین مانده در حوزه دانشگاه، آموزش و عدالت آموزشی که دولت تدبیر و امید به آن بیتوجهی کرد و مورد غفلت قرار گرفت اشاره بفرمایید؟
حسینی: از نظر بنده؛ تولید علوم انسانی رسالتی که در کشور هم دارای ظرفیت است و هم امکانات اما متاسفانه این اهم بر زمین مانده است. رهبر معظم انقلاب نیز به این مسئله بارها اشاره و تاکید داشتند و حقیقت این است که باید به سمت نشر علم برویم تا ترجمه. ترجمه خوب است اما گرهگشا نیست، ما نیاز به علوم انسانی مطابق با ساختار و گرایشات کشور داریم. علوم انسانی، شالوده و شاکله اصلی تمام علوم است.
از پایاننامه باید به تولید علوم انسانی برسیم. پایاننامههایی که خاک میخورند ولی هرگز استفاده نمیشوند و در آخر یا سوزانده میشوند و یا بازیافت.
از وزارت علوم انتظار میرود که ساختار را به سمت تولید علم ببرد.
زیرساخت نظام اقتصادی کشور، مبتنی بر علوم اقتصادی غربی است. علومی که شکست خورده و اکنون به کشور ما صادر شده است. اگر میخواهیم تغییری ایجاد شود، باید سراغ بنیادها و ساختارها برویم.
همین امر در انتخابات نمود پیدا میکند یعنی اینکه مردم باید ببینند اول از همه کارنامه این کاندید چطور است؟ دوم بررسی کنند که برنامههای این شخص چیست؟ و سوم، پشتوانه و عقبه فکری و افراد اطراف این شخص چه کسانی هستند.
از پایاننامه باید به تولید علوم انسانی برسیم. پایاننامههایی که خاک میخورند ولی هرگز استفاده نمیشوند و در آخر یا سوزانده میشوند و یا بازیافت. از وزارت علوم انتظار میرود که ساختار را به سمت تولید علم ببرد.
انتظارات جامعه دانشجویی از دولت جدید چیست؟
حسینی: انتظار جامعه دانشجویی از دولت جدید این است که زمینه برای اشتغال و تضمین رشتهها را فراهم کند. این نباشد که دانشجو پس از اتمام تحصیل سردرگم برای شغلیابی باشد.
باید به سمت تخصصگرایی برویم و به معنای واقعی کلمه ما باید جوانگرایی را ببینیم.
پرورش و اهمیت به قشر دانشجو، یعنی زمینهسازی برای ارکانهای مختلف کشور؛ پاسخگویی و هویتبخشی به جریان دانشجویی، یکی دیگر از انتظارات جامعه دانشجویی است.
انتظار جامعه دانشجویی از دولت جدید این است که زمینه برای اشتغال و تضمین رشتهها را فراهم کند. این نباشد که دانشجو پس از اتمام تحصیل سردرگم برای شغلیابی باشد.
استفاده از دانشجویان در قالب کارگروههای تخصصی برای طرح و کمک در حل مسائل کشور از دیگر خواستهها و انتظارات است. عدالتمحوری و مبارزه با فساد، اهم خواسته هاست.
بسیج دانشجویی تا چه حد با گفتمانسازی و مطالبهگری توانسته دولت را مجاب به پاسخگویی در بخشهای مختلف جامعه کند مصداقی در استان گلستان را در صورت پاسخ مثبت بیان بفرمایید؟
حسینی: بسیج دانشجویی استان گلستان در زمینههای مشکلات مردم ورود کرده است. معضل و حادثه اخیر استفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان در علیآبادکتول، مسئلهای بود که با عنوان واکسنخواری، توسط شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان گلستان پیگیری و مورد واکنش قرار گرفت. در همین باب، همچنان پیگیر نتایج قطعی این حادثه هستیم.
دربحث دولت، تعاملی شکل نگرفته است؛ ازاین جهت که دولت وقت تمایلی به پاسخگویی و حرکت در مسیرهای درست و حل مشکلات مردم ندارد. این دولت متاسفانه حتی در جلسات سران قوا و یا احضار ها در مجلس نیز حضور نیافت.
اما نوید این را میدهیم که انشاءالله تعالی، با روی کار آمدن دولت جوان مومن انقلابی، تعاملها برای حل مشکلات مردم چشمگیر خواهد بود و عَلَم گفتمانسازی و مطالبهگری زمین نخواهد ماند.
امام خمینی (ره) در یکی از به یادماندنیترین سخنانش فرمودند اگر دانشگاه اصلاح شود جامعه اصلاح خواهد شد ارزیابی شما در این برهه از زمان که دانشگاه چه میزان توانسته به این مطالبه دست پیدا کند، چیست؟
حسینی: اصلاح کنونی دانشگاههای ما باید به سمت کاربردی شدن علوم و رشتهها برود. متاسفانه دروسی را شاهدیم که یا دچار فرسودگی محتوا شدهاند، یا نیاز جامعه را فراهم نمیکنند یا هم اصلا دیگر کاربردی ندارند.
باید با حذف برخی از دروس، جایگزینی و یا ویرایش؛ به سمت کاربردی و تخصصی شدن رشتهها و سپس دانشجویان برویم.
نکته بعدی اینکه، تربیت نیروی جوان برای کشور است، دانشگاه صرفا یک محیط برای فراگیری یکسری علوم نیست. بلکه باید دانشجو در این چند سال از گذر عمر خود به یک بالندگی و پختگی برسد. دانشجوی تراز انقلاب و کشور باید در همه زمینهها آگاهی داشته باشد، از سیاست بداند و از اقتصاد، از جامعه بداند و از بینالملل. اینکه تک بعدی شویم، آسیب است، اگر آگاه نباشیم و به آگاهی نرسیم، در پیچ و خمهای پیشرو قطعا دچار مشکلات میشویم.
نکته دیگر اینکه، باید علوم معارف اسلامی اصلاح شود. هم اساتید آن و هم محتوای آن.
باید یک محتوای روانشناسی شده ارائه شود که پاسخی بر نیازهای کنونی باشد. دشمن سخت در تلاش است تا اسلام را خدشهدار کند و ما با محتواهایی ضعیف و ناکارآمد نمیتوانیم به جنگ زرق و برقهای تبلیغاتی دشمن برویم، اسلام را باید کاربردی به دانشجویان برسانیم. اسلام در سیاست، اسلام در اقتصاد، اسلام در اجتماع و…
به نظر شما چرا هنوز بازار ما اسلامی نیست، فرهنگ ما با اسلامی شدن فاصله دارد و دولت ما اسلامی نشده ریشه در چه دارد. چرا قشر دانشجو نتوانسته در این بخش بدرستی روشنگری کند و صدای جامعه باشد؟
حسینی: اینکه چرا اسلامی نیست و با مبانی اسلام زاویه دارد چندین جهت برای بحث دارد. اول اینکه، انتظاری که ما از حوزههای علمیه داریم به جد تحقق نیافته است. مردم باید روحانیت را یک قشر نخبگانی بدانند نه صرفا واعظ محراب و منبر. روحانیون ما باید اهل علم، اهل فن و عالم به مسائل مختلف باشند، اما متاسفانه ما امروزه میبینیم که دشمن میخواهد جامعه دینی و روحانیون ما را تکبعدی کند. یعنی صرفا بنشینند و درس دینشان را بخوانند و یک منبری بروند و بعد هم خدانگهدار. خیر! باید حوزههای علمیه بیایند وسط میدان. انفعال حوزههای علمیه آسیب است. قرآن برای معضلات اجتماعی برنامه دارد، برای سیاست برنامه دارد، برای هر چیزی که شما فکرش را بکنید این قرآن و این دین برنامه دارد؛ اما آیا واقعا به صورت تخصصی در سطح جامعه نمود پیدا کرده است؟
انتظار میرود که حوزههای علمیه و روحانیون هم بهروز باشند و هم نیازهای زمان خود را بشناسند و هم از محافظهکاری خارج شوند. ما حوزهای میخواهیم همچون قبل از انقلاب؛ دارای تب و تاب انقلابی و روحیه جهادی.
نکته بعدی، عدم پاسخگویی درست به شبهات است. ما باید به استقبال شبهات برویم، تا وقتی این موانع رفع نشود؛ عامه مردم ممکن است با هالهای از ابهام دین خود را دنبال کنند که در نمود کلیتر، ما نقصان را میبینیم.
زمینهسازی دولت اسلامی، همین دولت جوان مومن انقلابی است. یعنی اسلام و راهبردهای قرآن را سرلوحه خودش قرار دهد. در جای جای قرآن کریم ما شاهد هستیم که توصیه شده به عدم سازش با کفار و اشاره مصداقی کرده است که آنان وعده میدهند ولی زیر وعده خود میزنند به دلایل فلان و فلان. خب اگر دولتی انقلابی با شاخصهای ذکر شده باشد، قطعا پیروی میکند. قطعا سرلوحه کار خود قرار میدهد.
دلیلی که قشر دانشجو نتوانسته است مبانی اسلامی را در جامعه گسترش دهد، عدم پرداختن به اسلام بوده است. بدون تعارف عرض کنم، تنها رنگ و بوی اساسی از اسلام در دانشگاههای ما؛ دروس معارف است که آن هم دانشجویان میروند تا فقط نمره گرفته باشند. چرا؟ دلایلش را بالاتر عرض کردم. یا دچار فرسودگی محتوا شده است، یا کارآمد نیست، یا اساتید قابل و در خوری نداریم.
دروس معارف و اسلامی سنگین است. از این باب که باید به جنگ زرق و برقهای تبلیغاتی دشمن رفت. به جنگ شبهات رفت. سخت است و نیاز است که افراد متخصصی تربیت شوند که هم ارتباط موثر با دانشجویان را بلد باشند و هم جذب و سپس آگاهیبخشی. این آفت است که دانشجو، قبل از ورود به دانشگاه مقید به اسلام بوده است اما بعد از ورود به دانشگاه و سپس ایام فارغ التحصیلی، ما مشاهده میکنیم که هم نظام فکری و هم فرهنگی و رویشی این دانشجو تغییر کرده است. خب اگر نمود اسلام در دانشگاه رخ میداد، ما این مسائل را کمتر شاهد بودیم.
اگر ساختار و کارکرد مبانی اسلامی در دانشگاههای ما اصلاح شود و برویم به سمت تربیت نیروهای مبلغ اسلام، قطعا بروز این اهم در جامعه را شاهد خواهیم بود. البته با تعامل با اقشار مختلف به ویژه حوزهها و مراکز دینی که متاسفانه این تعامل به حداقلی و صفر رسیده است. یکی از راهکارها، همین تعامل دانشگاه با حوزه است.
روی کار آمدن یک دولت جوان، مومن، انقلابی تا چه حدی میتواند گره از مشکلات کشور حل کند؟
حسینی: حقیقتا در هر کجا جوانان ورود کردند ما شاهد شکوفایی بودیم. بروز و ظهور یک دولت جوان مومن انقلابی، هم تزریق امید به جامعه است و هم یک سازندگی جدید. اما نکتهای که باید مردم بدانند این است که نمیتوان انتظار یک تغییر صفر تا ۱۰۰ داشته باشیم. اصلاح خرابیهای رخ داده نیازمند زمان است، اما باید انتظار تغییر تدریجی را داشته باشیم.
«بروز و ظهور یک دولت جوان مومن انقلابی، هم تزریق امید به جامعه است و هم یک سازندگی جدید»
بخش عمده این گرهگشاییها حاصل از دولت است، اما بخشی به خود مردم برمیگردد. با رویکردی سازنده و همگامی و همراهی قطعا میتوان بر مشکلات غلبه یافت.
اگر زمینهسازی خوب در دولت جوان مومن انقلابی شکل بگیرد، ما شاهد تغییر و سپس حل مشکلات خواهیم بود.
در پایان اگر سخنی ناگفته دارید بیان بفرمایید.
حسینی: سخن آخر بنده این است که رای دادن تایید هویت سیاسی کشور است نه صرفا تایید یک نظام سیاسی خاصی. امروز اگر شخصی مخالفتی با نظام جمهوری اسلامی ایران دارد، عدم شرکت در انتخابات راه حلش نیست. حق رای، یک حق قانونی برای هر شهروند است که در آینده کشورش سهیم باشد. تلاشهای زیادی برای این حق در طول تاریخ ایران رخ داده است. به عنوان یک ایرانی و دوستدار کشور، باید رای دهیم تا هویت سیاسی کشورمان را تایید کنیم.
نکته دیگر اینکه، خطاب به طرفداران کاندیداهای ریاست جمهوری چه آنان که تایید صلاحیت شدهاند و چه آنان که رد صلاحیت شدهاند؛ باید طرفدار شخصیت نظام باشید نه اشخاص نظام. اشخاص میآیند و میروند ولی چیزی که ثابت است، شخصیت نظام است. شخصیت نظام همان چهارچوب و شاکله است و مانند یک دستگاه تشخیص عمل میکند. باید آن را معیار قرار دهیم و اشخاص را براساس آن بررسی کنیم.
اگر شخصی امروز همخوانی با این معیارها و چهارچوبها داشت از آن حمایت کنیم و اگر روزی دچار نقصان و فاصله شد، از آن باید برائت کنیم. اگر این چنین شود، در تلاطمهایی که با آن مواجه هستیم؛ دچار لغزش کمتری خواهیم شد.
در خصوص عملکرد شورای نگهبان هم نکتهای را عارضم و آن هم اینکه، وظیفه شورای نگهبان اجرای قانون بدون کم و کاست است. اینکه عدهای میگویند مصلحت این نیست یا مصلحت چنین است باید عرض کنم که اگر قرار باشد مصلحتاندیشی صورت بگیرد، هزاران هزار مصلحت خیالی وجود دارد که باید رعایت شود.
صلاح کشور بر این نیست که شورای نگهبان بازیچه جریانات خاصی شود. بلکه باید حدود قانون را به درستی اجرا کند. شورای نگهبان بقالی نیست که سلیقهسنجی کند و مطابق سلیقه عمل کند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.